زندگی این روزها پر از دغدغه و شلوغی است و گاهی حس میکنم انگار استرس و اضطراب مثل یک سایه دنبالم هستند. وقتی کارها روی هم تلنبار میشوند و ذهنم آرام نمیگیرد، دنبال راهی میگردم که هم طبیعی باشد و هم واقعاً حالم را بهتر کند. چند وقت پیش یکی از دوستانم پیشنهاد داد سراغ طب سنتی بروم و از روشهای قدیمی برای آرام کردن خودم استفاده کنم. راستش اول شک داشتم، اما وقتی امتحانش کردم، دیدم چقدر میتواند حال آدم را دگرگون کند. توی این مطلب میخواهم تجربهام را با شما به اشتراک بگذارم و بگویم چطور میشود با چند راهکار ساده و طبیعی، از شر استرس و اضطراب خلاص شد.
من همیشه به چیزهای طبیعی علاقه داشتم؛ از بوی عرقیات و گلاب محلی که یاد خاطرات قدیمی را زنده میکند، تا طعم یک فنجان چای ارگانیک ایرانی که انگار خستگی را از تنم بیرون میکشد. طب سنتی هم همین حس را بهم میدهد؛ یک جور سادگی و اصالت که توی دنیای پرهیاهوی امروز، مثل یک پناهگاه است. اگر شما هم دلتان میخواهد راهی برای آرامش پیدا کنید که نیازی به قرص و دارو نداشته باشد، تا آخر این مطلب با من باشید.
چرا استرس و اضطراب اینقدر اذیتمان میکنند؟
قبل از اینکه برویم سراغ راهحلها، بیایید یک لحظه فکر کنیم که چرا استرس اینقدر توی زندگیمان جا خوش کرده؟ از نظر طب سنتی، وقتی بدن و ذهنمان از تعادل خارج میشوند، این حسهای ناخوشایند سراغمان میآیند. مثلاً وقتی زیاد کار میکنیم، کم میخوابیم یا غذاهای ناسالم میخوریم، بدنمان نمیتواند خودش را تنظیم کند. من خودم متوجه شدم وقتی شام سنگین میخورم یا تا دیروقت بیدار میمانم، صبح روز بعد انگار یک کوه روی شانههام است.
طب سنتی میگوید برای برگشتن به تعادل، باید به طبیعت نزدیکتر شویم. این یعنی استفاده از چیزهایی که هم جسممان را تقویت میکنند و هم روحمان را آرام. مثلاً خوردن دمنوش گیاهی یا حتی یک قاشق شکر قهوهای ارگانیک توی چای، میتواند حالمان را بهتر کند. این روشها شاید ساده به نظر بیایند، اما وقتی مدتی امتحانشان کنید، میبینید چقدر تاثیرشان عمیق است.
دمنوشهای گیاهی، معجزه آرامش

یکی از بهترین راههایی که توی این مدت برای کم کردن استرس پیدا کردم، استفاده از دمنوش گیاهی است. هیچچیز مثل نشستن کنار پنجره با یک لیوان دمنوش گرم نمیتواند ذهنم را خالی کند. مثلاً دمنوش بابونه را امتحان کنید؛ طعمش ملایم است و انگار یک جادوی کوچک توی خودش دارد که اضطراب را کم میکند. من معمولاً شبها که حس میکنم فکر و خیالم زیاد شده، یک فنجان درست میکنم و کمکم مینوشم. تا وقتی لیوانم خالی میشود، انگار همه نگرانیهام هم با بخارش پرواز کردهاند.
دمنوش گلگاوزبان هم گزینه دیگری است که توی طب سنتی حسابی طرفدار دارد. این گیاه نه تنها آرامبخش است، بلکه به قلب هم کمک میکند قویتر بزند. یک بار که خیلی تحت فشار بودم، یکی از قدیمیهای فامیل گفت با کمی قند و نبات ارگانیک بخورمش. باورم نمیشد که این ترکیب ساده چقدر حالم را جا آورد. اگر دنبال چیزی هستید که هم طبیعی باشد و هم سریع اثر کند، این دمنوشها را حتماً امتحان کنید.
نقش خوراکیهای طبیعی در کاهش استرس
شاید فکر کنید غذا فقط برای سیر شدن است، اما توی طب سنتی، هر چیزی که میخوریم روی حال و هوامون اثر میگذارد. مثلاً غلات و حبوبات ارگانیک مثل عدس یا نخود، پر از مواد مغذی هستند که به بدن کمک میکنند با استرس بجنگد. من خودم چند وقت پیش شروع کردم به خوردن صبحانههایی که تویشان از این غلات استفاده شده، مثل یک کاسه عدسی گرم. حس میکنم از وقتی این عادت را پیدا کردم، صبحهام خیلی آرامتر شروع میشوند.
نوشیدنیهای ارگانیک هم توی این مسیر حسابی به کار میآیند. مثلاً یک لیوان شربت آبلیمو با شکر قهوهای ارگانیک نه تنها خوشمزه است، بلکه به خاطر ویتامین C آبلیمو، بدنتان را هم سرحال میکند. یا اگر قهوهدوست هستید، قهوه ارگانیک را امتحان کنید. من خودم گاهی عصرها یک فنجان قهوه درست میکنم و با بوش انگار همه خستگی روز از تنم میره. این خوراکیها شاید ساده باشند، اما وقتی مداوم استفاده شوند، تاثیرشان را روی کاهش اضطراب نشان میدهند.
بخورات و رایحهدرمانی، راهی به سوی آرامش
یکی از چیزهایی که توی طب سنتی خیلی بهش توجه شده، استفاده از بوهای خوش برای آرام کردن ذهن است. بخورات مثل بخور اسطوخودوس یا گل محمدی، میتوانند فضای خونهتان را پر از آرامش کنند. من خودم یه ظرف کوچیک دارم که گاهی تویش کمی عرقیات و گلاب محلی میریزم و میگذارم روی شعله ملایم. وقتی بوش توی اتاق میپیچد، انگار همه استرسها کمرنگ میشوند.
رایحهدرمانی فقط به بخور محدود نمیشود. مثلاً میتوانید چند قطره اسانس طبیعی روی بالشتان بچکانید یا حتی موقع حمام از مواد غیرخوراکی مثل صابونهای گیاهی استفاده کنید. این کارها شاید وقت زیادی نگیرند، اما تاثیرشان روی حال و هواتون باورنکردنی است. یک شب که خوابم نمیبرد، چند قطره اسطوخودوس زدم به مچ دستم و تا صبح مثل یک بچه خوابیدم!
تجربه شخصی من با طب سنتی
بگذارید یک ماجرای واقعی بگویم که چطور این روشها زندگیام را عوض کردند. چند ماه پیش، توی یک پروژه کاری حسابی گیر کرده بودم و هر روز با سردرد و بیحوصلگی از خواب بیدار میشدم. یکی از همکارها پیشنهاد داد سراغ چای ارگانیک ایرانی بروم و کمی هم ورزش سبک مثل پیادهروی رو امتحان کنم. اول فکر کردم شوخی میکنه، اما وقتی چای را با یه تکه قند و نبات ارگانیک خوردم و بعدش نیم ساعت توی پارک قدم زدم، انگار دنیا برام رنگ دیگهای گرفت.
از اون روز به بعد، سعی کردم هر روز یه کار کوچیک برای خودم بکنم؛ گاهی یه فنجان قهوه ارگانیک درست کردم، گاهی هم با بخورات فضای خونه را عوض کردم. کمکم دیدم که دیگه اون حس کلافگی همیشگی را ندارم و حتی توی موقعیتهای سخت، راحتتر خودم را جمع و جور میکنم. این تجربه بهم یاد داد که طبیعت همیشه یه راه برای کمک بهمون داره، فقط باید بهش فرصت بدیم.
چند نکته برای شروع
اگر تازه میخواهید این راه را امتحان کنید، نگران نباشید؛ لازم نیست همه چیز را یکدفعه عوض کنید. با چیزهای کوچیک شروع کنید. مثلاً یه بسته دمنوش گیاهی بخرید و شبا قبل خواب امتحانش کنید. یا توی رژیمتون کمی غلات و حبوبات ارگانیک اضافه کنید و ببینید چطور حالتون بهتر میشه. مهم اینه که به خودتون زمان بدید و کمکم این عادتها را توی زندگیتون جا بندازید.